تهران
سلام گلدونم از اول امسال کار بابایی به تهران منتقل شد و هرچند از دو ماهی قبل حرفش بود که ممکنه بابایی کارش بیفته به تهران ولی بازهم جدی نبود و من به شوخی میگرفتم .ولی شوخی شوخی این قضیه جدی شد و بابایی از روز 6 فروردین دیگه محل کارش به تهران افتاد و ما هم تنها شدیم.حالا بابایی شنبه صبح میره و چهارشنبه شب برمیگرده .بابایی میگه بعد از یه مدتی میخوام شمارا هم ببرم ولی من اصلا تهرانو دوست ندارم .اونجا نه دوستی نه اشنایی ...تازه شهر شلوغ پلوغی مثل تهران با اون ترافیک و هوای الوده...هرچی فکر میکنم بیشتر به این نتیجه میرسم که تهران با روحیه من سازگار نیست ...راستش نمیدونم شاید هم اشتباه فکر می کنم و بعدا خوشم ...
نویسنده :
مامان
11:24